۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

گرداب

در اوایل نوروز امسال و در اوج بی خبری تعطیلات سال نو، یک خبر امنیتی همه دنیای مجازی را به شدت تحت تأثیر قرار داد. گرداب بزرگی که به قصد پاکسازی دنیای مجازی فارسی زبان وارد عرصه شده بود و غوغایی به پا کرده بود. البته خیلی چیزها درباره اش گفته اند، خیلی ها فحشش داده اند و خیلی ها هم خوششان آمده از این کار آقای گرداب. اما من می خواهم از منظر دیگری به گرداب ایرانی نگاه کنم.

حدود چهار سال پیش بود که من قلم زدن در اینترنت را با وبلاگ اخبار هوافضایی آغاز کردم. به تدریج تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ از روزی چهار پنج نفر که نصفش هم خودم بودم به روزی حدود 300 تا 400 نفر رسید. من هم جو برم داشت و دل به دریا زدم و وبسایت دانش فضایی را با توکل به خدا راه اندازی کردم. هنوز خاطره آن روز را به خوبی به یاد می آورم که برای هزینه سالانه مختصری که وب سایت داشت با همسرم مشورت کردم. کلی شک کردیم، برنامه ریزی کردیم، بلند پروازی کردیم و در نهایت شبنم به من گفت کاری را که دوست داری انجام بده و من هم شروع کردم. هزینه سالانه مختصر راه اندازی وب سایت در آن روزها به نظرم آنقدر زیاد بود که به فکرم رسید با شرکت دی که از ابتدا تا کنون همراه من بوده صحبت کنم و درخواست تخفیف نمایم و آنها چه سخاوتمندانه هزینه میزبانی وب سایت را از صورتحساب کسر کردند. دوستان زیادی در این راه همراه من بودند از جمله پوریا ناظمی و سیروس برزو. از آن روز اول تا همین امروز همواره مشکل مالی بزرگترین معضل من بوده است. من به خاطر این کار شغلی را از دست داده ام، موقعیتهای فراوانی را فراموش کرده ام و هزینه های زیادی پرداخته ام. فقط به این امید که دانش فضایی بتواند مقصد مطمئنی باشد برای هزاران جوان تشنه فارسی زبان. امثال دانش فضایی کم نیستند. آسمان پارسی، پرشین ژئو، آسمان ابری، هوپا، جزیره دانش و خیلی سایتهای دیگر. من این چند تا را بیشتر می خوانم و بنابراین از اینها نام بردم.

اما چرا این همه روده درازی کردم. من ایمان دارم که گردابیان محترم میلیونها میلیون تومان پول ناقابل را صرف این پروژه خود کرده اند. خوب من چون خودم قبلاً از این جور کارهای دولتی کرده ام می دانم که شاید رقم به نظر خیلی از دوستان کار نکرده ما زیاد باشد اما در واقع یک پروژه دولتی یعنی همین و هیچ کاریش هم نمی شود کرد. اما سوال اینجاست که راست و حسینی و خدا وکیلی چه کاری برای تقویت محتوای مفید، آموزنده و سرگرم کننده ایرانی کرده اید. زمانی که من در سازمان فضایی ایران مشغول به کار بودم پروژه ای را با ایده یکی از همکارانم آغاز کردیم به نام جشنواره وبلاگها و وبسایتهای فضایی و هدفمان هم این بود که به جوانان پر شوری که مجانی دنیای مجازی را پر از داده های علمی فضایی می کردند کمک فنی کنیم. یک دوره هم برایشان کلاس گذاشتیم و خیلی برنامه های دیگر هم داشتیم که نشد ادامه پیدا کند. اولین موضوعی که ما در آنجا به آن اشاره داشتیم بحث کپی نویسی بود که امروزه آفت تولید مطب فارسی شده و دومین موضوع عمیق نگاه کردن به موضوع بود تا سطحی نگری گریبان ما را نگیرد. به راستی گردابیها با آن امکانات عریض و طویلشان که مار را از سوراخ کشیده بیرون نمیتوانند فکری به حال این جماعت محتوا نویس کنند.

اما من می گویم که اینترنت بد نیست. به خدا اینترنت به معنی چت و انحراف نیست. ولی وقتی جوان مردم را می آوری جلوی این غول چراغ جادو می نشانی اگر جایی برای رفتن نداشته باشد خیلیها هستند که دخمه زیبایی برایشان تدارک دیده اند. مشکل اینجاست که آنها از این راه پول پارو میکنند ولی امثال من بلد نیستند تجارت کنند. پس ما هر روز ضعیفتر و کم توان تر می شویم و آنها بزرگتر و پولدارتر و قوی تر. راه حل هم خیلی ساده است. اول مهندسان توانمند گرداب نویس لطفاً نرم افزاری بنویسید که بشود مقالات اصلی را از کپی شده تمیز داد. دوم منطقی طراحی کنید تا بتوان بر اساس آن مثلاً پنج سایت برتر هر زمینه علمی، سرگرمی و یا هر چیز دیگر را با یک روالی که کمترین دخالت دست در آن باشد (این نکته خیلی مهم است) مشخص کند. بعدش هم این کار هر چند ماه یک بار تکرار شود. سپس از این وب سایتهای برنده در دوره ای که قادر به حفظ موقعیت خود هستند حمایت مالی، فنی و خدماتی شود. آموزش داده شود و خیلی کارهای دیگر. من ایمان دارم که اگر یک نظرسنجی روی وب گذاشته شود بچه های خوره دنیای دیجیتال هزاران نظر عالی ارائه خواهند داد که برق از کله همه سیاست گزاران دنیای وب پریده شود. ( من این کار را قبلاً کرده ام و برقم هم قبلاً پریده). ولی شما را به خدا قسم می دهم که نسبتها را عادلانه انتخاب کنید. منظورم را واضحتر نمیگویم ولی می دانم که شما حتماً می فهمید منظورم چیست.
در آخر هم اذعان میکنم این مطلب را همین جوری یک دفعه نوشته ام و ایده هایم کاملاً خام و نپخته است. ولی از همه دعوت میکنم روی این موضوع فکر کنند و ایده های نابشان را مطرح کنند شاید این وسط فرجی شد و چهار تا جوان فعال توانستند آرزوهایشان را تحقق ببخشند.

ببخشید زیادی نوشتم، خودم هم می دانم ولی آخر کاری جهار تا آدم جوانمرد پیدا شود و این مطلب را بفرستند روی سایتهای اجتماعی مانند این وبسایت بالاترین.

۵ نظر:

  1. سلام
    فرستادم بالاترین، این هم لینکش، امیدوارم جلب توجه کنه و مقصودتون برآورده بشه
    http://balatarin.com/permlink/2009/4/15/1566291

    پاسخحذف
  2. سلام آقاي يزدان پناه
    ممنون از وبلاگ خوب، متنوع و مفيدتون. من يكي از آدمهايي هستم كه از طريق اينترنت دريچه‌هاي زيادي به روي دنياي كوچيكم باز شده. مثلا يكيش اينكه تصميمات جديد 26سالگيم مبني بر ادامه تحصيل رو با پرسه‌زدن توي سايتهاو وبلاگهاي افراد مسافري چون شما شكل دارم ميدم.
    من قصد دارم براي سال آينده توي دانشگاههاي نروژ پذيرش بگيرم.به همين منظور از شما ميخوام مطالبي رو كه فكر ميكنيد بچه‌هاي سفركيلومتري چون من بايد قبل از عزيمتشون بدونند رو تو وبلاگتون جاشو خالي كنيد. من ازاين پس هرروز سر ميزنم و كامنت ميزارم.
    بازم مرسي. بيشتر از نروژ بگين.

    پاسخحذف
  3. سلام آقای یزدان پناه
    نوشته جالبی بود، به قول خودت شاید فی البداهه نوشتی و ایده هایی که دادی چندان کامل نیست اما در کل مطلبی که نوشتی بسیار به جا و قابل تامل بود.

    پاسخحذف
  4. سلام
    انشاالله هر کجا که هستی خوب و خوش در حال پیشرفت باشی.
    جواب نامه هایم را هم که نمی دهی. اشکالی ندارد گفتار درسخواندنی. اما بعضی مواقع از دوستان قدیمی احوالی بپرسی ثواب داره.
    شادکام باشی
    سیروس

    پاسخحذف